محرکهای زیراستانهای(subliminal)را به دو شکل دیداری و شنیداری طبقهبندی میکنند:
امواج ذهنی دیداری(پنهان کردن عکس در فریم های فیلم)
امواج ذهنی دیداری تصاویریاند که زودتر ازدریافت بیننده از جلو چشمش عبور میکنند یا اینکه بهصورت نهانی در نگارهای گنجانده شدهاند. ادعا میشود اینگونه تصاویر در ناخودآگاه بیننده تأثیر میکنند.
امواج ذهنی شنیداری (revercing یا برگردان موسیقی…)
امواج ذهنی شنیداری پیامهاییاند که بابلندایی آرامتر از آستانه شنوایی فرد نجوا میشوند یا اینکه بهصورت برگردان درفرایندی با نام «واروننگاری» به گوش شنونده میرسند. ادعا میشود این پیامها درناخودآگاه شنونده تأثیر میکنند. مثلاً در سال ۱۹۸۸ قاتل زنجیرهای ریچارد رامیرز،در دادرسیاش چنین اظهار داشت که موسیقی گروه ایسی/دیسی و بهویژه آهنگ «ولگردشب» از آلبوم شاهراهی بهسوی دوزخ الهامبخش او برای ارتکاب جنایت بودهاست.دیوید جان اوتس، یکی از بنیانگزاران نظریه برگردان گفتار مدعی شد آهنگ «شاهراهی بهسوی دوزخ» در همان آلبوم، دربردارنده پیامهای نهانسازی شده، «قانون منم»،«نام من ابلیس است» و «او ازآن دوزخ است» در برگردان خود است که ممکن است دربرانگیختن قاتل مؤثر بوده باشند.
بیوکنزی و سابلیمینال امواج ,ذهنی ,برگردان ,میکنند ,شنیداری ,دیداری ,امواج ذهنی ,تأثیر میکنند ,ذهنی شنیداری ,ادعا میشود ,اینکه بهصورت منبع
درباره این سایت